انتم الحب و العقیده انتم اشبال الرسول
انتم الایه الشریفه من نبع مای البتــول
من علی شیّد ارکانه الدین ثبّت قامــــته
و الحسین اروه العطاشه ابدمه فاحت دمعته
الصادق الدرّس علومه او طالب الحق بالعتب
و الرضا البازق جماله ابمشهد اعلومه انکتب
وصلت الهادی الرساله طوّر النور ابســـهر
حکم امیه زال عنه المعتصم برضّه انفـطر
ایرید یحکم لا عداله لا صدگ لا اختیار
و ابوجود الهادی یخسر لو ظلم بهل الدیار
حربه عند اهل الضلاله القتل و السم غایــته
یحرگ الیابس و الاخضر کلهه بل طف شافته
الهادی سجنوه بل معسکر لجل دینه و صحبته
حکم فی درب الامامه احبابه بل دم طلبـــته
ابد ما طخ راس لحد بس الی ربّه الکریــــم
ابدرب جدّه سار و امسی ما تصادق وی لئیم
الیمه نجمه و ابسمانه انرحب ابشوق او سرور
بل گلب حبهم لوانه نعتنی لیهم نـــــزور
یلی فیکم عطّرانه الدین شد اجناحه منکم
انتم ابساس العقیده و الفکر مفتاحه عدکم
اصل ثابت من کرمکم یا نقی یا مومنین
و الزهور ابفرح حبکم رحبّت للمسلمین
انتم الجنه مقرکم و انتم احفاد المرتضی
من نبی ادم نسبکم انتم اولاد المصطفی
بل گلب حبکم کتبته بایعتکم بل ولایــه
المهدی الطاف ابعزمکم انتم بیرق للهدایه
ما تهنه الصار ضدکم لادنیه او آخـــره
مات موته عنجهیه ابنار ظلمه او متجره
انتو مفتاح السعاده و النصر و الاقتدار
انتو اولاد آل طاها و الفخر والافتــخار
سلّمت روحی ابضچرکم من ضغر وآنه احبکم
ما لگیت ابطن گلبی قطره من دمی تذمکــم
معنی:
امامت رکن دین ما ، شما نورید از خاتم
نشان از فاطمه دارید ، شما آبید از زمزم
از علی ثابت قدم شد ، دینِ ما در قدرتــش
با حسین تشنه ی لب پر خون کرده جنتش
آنکه در علم و تعلّم ، یاد داده دشمنان
مرقدِ شادِ مطهر ، دیده ها در دل نشان
درب خوشبختی به هادی چون رسد با افتخار
آل امیه مزمحل و معتصم پوشیده عــــــــار
پادشاهی کرده ظالم ، از صداقت دور بود
با نقی دشمنی کرده ، از بلاغت دور بـود
لذّتی دارند همانا ، ظلم و خونخواهی ستم
ریشه کندن از امامت ، کشته در زندان غم
هادی دربندِ طنابِ دار ، رفته چون امـــیر
از خدا آمد نصیبش ، دوستان خواندند دلیر
طمع در حکم نهایی را ندارند این امـــام
سنّت جدّش همان است ، سروری با احترام
چون ستاره نورزا ، در آسمانم شد پدیــد
در درون دل نهادم ، قصر عشقم رو خرید
سایه هایِ هر امامی ، بالِ ما در زندگی
ای کلیدِ هر صراطی ، مشعل درماندگی
اصل ثابت در عقیده ، خوانده ام ای مومنین
چون گل ریحانه هستید ، در مشام مسلمین
ای امیران بهشتی ، ای وزیران علـــــی
نسب از آدم نمودید ، با پیامبر همدلــــی
عشق زیبایی نوشتم ، توو دلــم در آن ولایت
حضرتِ مهدی چو آمد با پرچمِ عدل و هدایت
می کُشد بدبختی ها را ، هر که با دشمنی آمد
با امامان در خلافت ، مردنش با سختی آمــــد
شما دربان سعادت ، قدرت و پیروزی را
شما فرزندانِ طاها مشـــعل بهروزی را
از بچگی دوستتان دارم ، چه کنم عشقم مضاف
در درونِ دل ندیدم ، قطره خونی در خــــلاف
جاسم ثعلبی از اهواز 24/03/1391
:: برچسبها:
اولاد رسول / فرزندان پیامبر (ص) ,
:: بازدید از این مطلب : 1735
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3