مردها موجوي عاشق قدرتند
اوج گيرنده و زيبا صفتند
جاي خوشبختي ز مرداني بجوي
چشم پوشي كن نگو آن را به روي
زر و زيور ،حقوق و پايه كارت
نكش بر روي همسر در كنارت
كه اين مخلوق خيلي مهربان است
ظريف الخلقه و دارد بيان است
خطر هر گز نگو چه د م نشستي
چرا بيكاري و كاري نجستي
بيان تو فلان هيچي نداري
و يا فرمان پاشو بي بخاري
همانا دشمنت گردد شود زود
صميميت و عشقت داورت بود
هميشه آنچه را در كلبه داري
به همسر عرضه كن با بي قراري
از او بشتاب حل مشكلت را
تفاخر كن فقط او سرورت را
بدان در مغز مردان جايگاهي است
سكوت وخلوت آنها پناهي است
نصيحت كردنِ آنها چه زود است
چو صندوقي پر از عقرب و دود است
سكوت مردها حاوي افكا ر
چو ديدي مرد را جايي گرفتار
كه شايد لحظه اي ماند به تسكين
نياز مغز را لازم به تمرين
به جاي خلوتي رفته چه عيب است
به گردش رفته تو سايه به غيب است
نكن زاري هميشه در كنارش
صدا بالا نيار سنگينه بارش
دعا كن همسرت مهرش ببارد
درون باغ دل عشقش بكارد
نگو از دست تو بچّه و خا نه
شدم مرهون اين دور زما نه
روم پيش پدر مادر به زودي
همه گويم مقصر آن تو بودي
بدان اينها نشد مهر زباني
نهي سنگ طلاق زندگاني
سپس آتش د وري شعله ورزد
در بي حرمتي ها فتنه گردد
زبانم لال به جايي مي رسانيد
سر خفت و خواري مي كشانيد
همه در طرح اين برنامه كيشند
به درگيري كشد نزديك و خويشند
گذشت از بزرگان نهد سردري
بزرگي كني عاقل و سروري
ببندم كتابم و تو رفتني
اگر آخرت خواستي و مسكني
اطاعت ز همسر بسي واجب است
بدون رضايش دعا كاذب است
جاسم ثعلبي 10/08/1389
:: برچسبها:
درد مردان ,
:: بازدید از این مطلب : 1503
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0