کاشتی ریشه ی صبرت ، در نهال دوستی
سبز شد عشق و محبت ، در جمال آموختی
لاله زد دیوان شعرم ، در گلستان شما
ژاله زد کیوان مهرم ، در شبستان شما
سرخ گشته غنچه ها ، از آب های دیده ات
تلخ کرده ناله ها ، از یاد های مانده ات
دل به دل گردیده رویی ، یادمان آن زمان
سر به سر مالیده مویی ، شادمان آن مکان
به چه زیبا گفته بودی ، عاشق مهر و سروری
به چه نیکو می سرودی ، قالب قهر و غروری
در دلم تابیده نور ، از آسمان پر ستاره
در تبم جوییده بور ، از عاشقان پر نظاره
تلخی ریشه ی صبرت ،کام لب در آن سپردم
شوری بیشه ی مهرت ، شهد تب در آن نخوردم
جاسم ثعلبی (حسّانی) 07/01/1391
:: برچسبها:
به چه زیبا ,
:: بازدید از این مطلب : 2084
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12