جمع کردی خاطراتت ، رفتی از پیشم همیشه
بی سبب بارت کشیدی ،رفتنت عشقم نمیشـــــه
***
سرخ کردی چشم نازت ، داد و فریادی شنیدم
حرفِ دل با تو زدم من ، درد و بیماری کشــیدم
***
چه کسی میهمونی کردی ، که دلم شده فراموش
یادته همیشه با من ، می کشیدی دل در آغــوش
***
چه کسی جونت خریده ، تو ی بحرانِ فریبـــی
می شمارم لحظه هاتُ ، تو شدی واسم غریبی
***
نکنه خسته شدی زود ، با فروغت ای ستـــاره
دلم از تنهایی یخ زد ، تو زمستونـــــت دوباره
***
از عشقِ دیدارت چشیدم ، بوی مستی از جــدایــی
شرط بستم در کنارت ، رسم و رنگِ بی صدایی
***
من و در سختی کشیدی ، عزت و مال و کمالـــم
راه دل خونین کردی ، دوست داری من بنالــم
***
فکرمُ مشغول کردی ، با ملامت هـــــــــــــــــــای دردت
بید شد جسمم می لرزه ، از برف و بارون های سردت
***
دلم شد چون سنگِ مرمر ، با باد تو داغون نمیــــشه
عزتش در جای خود هست ، با خدا بوده همیشــــه
***
برو ای دیو مترسک ، واسه دل ها ترسناکـــــی
عاقبت جوییده قلبم ، سرنوشتت دل به خاکی
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 16/09/1391
:: برچسبها:
بویِ جدایــــــــــــــــی ,
:: بازدید از این مطلب : 2073
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1